تـولـدی که از آن دوازده روز میگـذرد .
اینستا گـرام نوشت مـن :
یا حکیم :)
..
کیکی که در عکس مشاهده میکنید ..
متعلق به تولد من جان است 🌸
..
این کیک و این شب کلی برام‌خاطره ساخت با وجود عموی عزیز و خانواده ی خوب و به قول دوستانه ها عشق 💙
..
بعد از اردوی سر سختانه ی نوروزی چندین و چند ساعته 😓 ..
ساعت ده شب با کوله باری از خستگی میرسی جلوی در تا در رو باز کنی صدا همه ی افراد حاضر در منزل متن همیشگی روز های تولد رو تکرار کنن ..
« تولد،تولد،تولدت مبارک » 😊
..
بله پنجم فروردین هزار و سیصد و هفتاد و هفت روز زمینی شدن اینجانب بود ..
..
شب فوقِ عالی 💜 با بهترینِ بهترین ها 🌸
..
عاشق تولدهای ساده ام 💙 .. بی‌شیله پیله 🌷
..
از پشت همین تریبون ممنونم از همه عزیزای مهربونم ..
..
زندگیتون بهاری ..
..
پ.ن :
اولین تبریک تولد امسالم که واقعا قافلگیرم کرد و شاید بگم واقعا انتظارش رو نداشتم 😘
زهرای‌مهربون
به ساعت بیست و سه و چهارده دقیقه ی چهارم فروردین نود و پنج 🌸
..
پ.ن :
روز خسته کننده ای بود .. اما شبِ عالی با خانواده ی عالی 😊
..
شبه بهاریتون بخیر ..
در پناه خدا
یا زینب س 🌹
(میذاشتم با تولد سال دیگه تون یه جا میگفتم بهتر بود)
ان شالله همیشه عمر با برکتتون رو در خدمت به امام زمان علیه السلام سپری کنید