پیش من سَرکرده ای چَفیه به
جای روسری
با همین حُجب و حَیایت هی دل
از من میبری
چارقُل خواندم برایت فوت کردم
سمت تو
صورتت آزرده شد از بس که نازک
پیکری
پ.ن : دیگـری نوشت :)
پیش من سَرکرده ای چَفیه به
جای روسری
با همین حُجب و حَیایت هی دل
از من میبری
چارقُل خواندم برایت فوت کردم
سمت تو
صورتت آزرده شد از بس که نازک
پیکری
پ.ن : دیگـری نوشت :)
چـادرش سُر میـخورد پا دَر میـانی
مـیکُـند
باز میـگیرد رُخَـش را ، سـَر گـرانی
مـیکـُند
باهــَمین حُجب و حیای بــیحَد و
حساب
آخــرش ایــن نازنیـن ما را روانــی
میـکـُند
پ.ن : دیگـری نوشت :)